رنگـین‌کـلـآم                                        می‌رسد روزی به دست مستحق
            خُـرده‌کـلـآمهای سعید                                                       جان من! ننویس غیر از حرف حق
مجوز برای چرای دام
عجب گیری کردیم ها. اجازه‌گرفتن برای رانندگی، خانه‌سازی، کار، تجارت، راه‌پیمایی، ازدواج، دفن و چه و چه‌ کم بود حالا باید برای چریدن اسب و گاو و گوسفند و خر و شتر و بز و بزغاله هم مجوز بگیریم.

«با رای مجلسیان، از اين پس تعليف دام در جنگلها، مراتع و آبخيزها مستلزم اخذ پروانه چرا می‌باشد و پروانه‌های صادره در صورتی دارای اعتبار است كه صاحب پروانه به شغل دامداری مشغول باشد.»

 آخه یکی نیست به این مجلسیان بفرماید آخه باباجان خر و گوسفند که دیگر حزب‌الهی و غیرحزب‌الهی و خودی و غیرخودی ندارد؛ این زبان بسته‌ها وقتی گرسنه‌اند بع‌بع و جزوناله‌ای می‌کنند و بعد از اینکه از طویله خارج ‌شدند، سرشان را می‌اندازند پایین، و می‌روند دنبال شکم و علفخوری. عصر هم آرام و سربه زیر برمی‌‌‌گردند به طویله و تا صبح نوشخواری می‌کنند. نه براندازی بلدند و نه پشت هم اندازی، و نه ادعای فارس و عراق دارند. البته از حق نگذریم گهگاهی خراب‌کاری می‌کنند که آنهم کود است و سود.

حالا از فرداست که ریاست مراتع هم سرقفلی پیدا کند و برود جزء شغلهای فوق استراتژیک. از فرداست که هر گروهی تلاش می‌کند هر طور شده این شغل را به فردی همسو بسپارد. از فرداست که اسبها، خرها، شترها، گوسفندها و بزهای ناهمسو از چریدن ساقط می‌شوند و خلاصه چنان شیر تو شیری بشود که مقام رهبری مجبور شود یک نماینده جامع‌الشرایط هم در امور دام منصوب فرماید.

چریدن حق طبیعی یک دام است. بنظرم  اگر چریدن در مناطقی خاص ایراد دارد بهتر است برای آن مناطق پروانه تردد دام صادر شود نه مجوز چرا.