حیوانات بدبخت شدند؛
انسانها؛ یعنی حیوانات ناطق، بدبخت شدند؛
حیوانیت؛ اسیر بود، اسیرتر شد؛
بشریت خوار و ذلیل شد؛
انسانیت به تاریخ پیوست؛
و هنوز هیچکدام از سازمانهای طرفدار بشر و بشرکش، اعلامیه صادر نکردهاند و در خواباند.
ای ابناء بشر! تا دیر نشده به داد بشر برسید که فردا دیر است.
ای حامیان بشر! و ای بشرکشها!
تا دیر نشده وارد عمل شوید که فردا؛ بشری نمیماند تا بخواهید بکُشید و یا حمایتش کنید.
ای بشردوستها و ای مدافعان حیوانات! بگوش باشید:
اگر دیروز یک بشردوست، مواد منفجره را برای خدمت به بشر اختراع کرد و بعد هم بخاطر استفادههای ضدبشری که از ﺁن صورت گرفت شرمنده و طراح نوبل شد، از بد روزگار، امروز یک بشرکش مواد کنترل از راه دور حیوانات را کشف کرده و موفق شده کبوتران چینی را
به مقام ربوتیتبرساند.
با این کشف، از فرداست که سایر حیوانات؛ از جمله انسان، به ربوتیت برسند و با دستگاه کنترل از راه دور هدایت شوند، و این یعنی ورود به دوران ربوتیت، و پایان انسانیت و ﺁزادی.
ﺁیا بشریت واکنش لازم و بموقع را در مقابل این جنایت نشان خواهد داد؟
×
[یک سال بعد؛ همزمان با ﺁغاز بکار اولین گروه از مأموران کنترل از راه دور:]
امروز گروهی از فعالان جنبش زنان به مناسبت وقایع پارسال که منجر به بازداشت 33 تن از زنان فعال شد در مقابل دادگاه انقلاب بست نشسته بودند که بناگاه؛ مأموران با حرکات ﺁکروباتیک و ضربات روباتیک، به ﺁنان حمله و 56 تن از زنان را لت و پار کردند.
×
بدنبال این کشتار بیرحمانه و افزایش اعتراضات عمومی و بینالمللی، بالاخره یک دادگاهی برای رسیدگی به ماجرا تشکیل شد که در خاتمه دادرسی، شاهغلام؛ یعنی همان ﺁبدارچی اداره کنترل مأموران، به اتهام گذاشتن استکان چای روی میز کنترل، و در نتیجه فشاری که در اثر نعلبکی بر دگمهی «بزن بهزن که داری خوب میزنی» وارد شده مجرم شناخته شد و از ﺁنجا که دادگاه، بزه انتسابی شاهغلام را غیرعمد تشخیص داد، با احتساب هر سر زن شش ماه، متهم را جمعاً به 27 سال زندان محکوم کرد؛ و این در حالی بود که شاکیان، درد خودشان را فراموش کرده و بدنبال وثیقه، اعلام رضایت و از اینجور چیزها برای خلاصی شاهغلام بودند که نشد که نشد چرا؟
«چون مدعیالعموم نتوانست از حق مردم بگذرد!»
×××
گفتگوی وبلاگی با ﺁقای علیمحمدی بخش
اول و
دوم که خوب است بلاگرها بخوانند و در مورد بخصوص «وبلاگ سال» نظر بدهند.