X:
نفت را روی سفرهی مردم میذارم.
Y:
دمکراسی را روی سفرهی مردم میذارم.
مردم: ممنونم از اینکه به فکر من هستید اما دکترم گفته؛ از خوردن نفت و دمکراسی پرهیز کنم.
X و Y: امان از دست این دکترهای کیلویی!، حالا این دکتر چی تجویز کرده؟
مردم:
هواخوری!
از این همه لطف، ناکسان! بیزارم
هی «نفت و یا کوفت جلوت میذارم»
در حسرت یک دم و باز دم! به لب ﺁمده جان
گر رخ ننماید، سر به کوه میذارم