رنگـین‌کـلـآم                                        می‌رسد روزی به دست مستحق
            خُـرده‌کـلـآمهای سعید                                                       جان من! ننویس غیر از حرف حق
تلاشی کن که دیگر «این» نباشی
شاعری روستایی و بزرگ، که تنها منبع خبری‌اش رادیوی «خان» بوده و دغدعه‌اش جز آزادی مردم ایران نبوده می‌فرماید:

علاجی کن که دیگر «این» نباشی
کشیدن بار را درخور نباشی*

و گرنه تا تو «این» هستی بناچار
چه من چه دیگری از تو کشد کار

مصداق «این» فراوان است، زیاده عرضی نیست. اما در مورد اینکه چکار کنیم تا «این» نباشیم؛ اندیشمندان و محققان معتقدند که راه‌های خروج از «این» و رسیدن به حقیقت** چهارتاست: حکمت مشایی، مباحث کلامی، حکمت اشراقی و حکمت عرفانی.

ابن طفیل*** در این باره می‌فرماید: دین، فلسفه‌ی عوام و فلسفه، دین خواص است. او اضافه می‌کند: پیامبر(ص) حق داشته که حقایق دینی را برای توده‌های مردم به زبان قرآن بیان فرماید. و ادامه می‌دهد: اما فلاسفه حق ندارند حقایق فلسفی را با مردم عادی در میان گذارند چون با عوام باید صرفاً به زبان دین سخن گفت.

از طرفی تاگور**** می‌فرماید برای رسیدن به حقیقت لازم نیست خیلی وَرجه وُرجه کنیم بل کافی‌‌ست فانوس را از پشت‌مان برداریم و مثل بچه‌ی آدم، آن را جلوی پاها بگیریم.

اما حاضران چه گویند؟
حاضران می‌گویند؛ به برکت کشف اینترنت و پیگیریهای آقای «ال گور» برای جهانی شدن‌ اینترنت، در حال حاضر با چند کلیک، یک قاشق انصاف؛ و قدری حوصله و توجه، می‌توان براحتی به خیلی از حقایق رسید. چگونه؟

این‌گونه (دو مثال):

1- برای رسیدن به حقیقتِ «عدالت در سیستم قضایی ایران» دیگر لازم نیست یک محقق ساعتها و ماه‌ها وقت بگذارد و با با انجام مصاحبه‌ها، پرسشنامه‌ها و مشاهداتِ آنچنانی به تحقیق بپردازد(اگر بگذارند) بل کافی‌ست که محقق، فریادهای موسوی خوئینی در مراسم چهلم پدرش را بخواند*****، و تکذیبیه‌ی سخنگوی قوه قضائیه را هم در روز روشن ببیند. [به همین سادگی]

2- یا برای رسیدن به حقیقتِ «سیستم اطلاع‌رسانی در رسانه‌ی ملی ایران» دیگر لازم به طرح تحقیق و ...نیست بلکه تنها کافی‌‌ست تا محقق، حرفهای این خبرنگار را بخواند. همین. [هر چند که نمی‌فهمم یک خبرنگار اعزامی؛ که اسم خودش را خبرنگار گذاشته، چطور راضی به بلغور کردن دستورات تهران می‌شود؟]

با این تفاسیر نتیجه می‌گیریم که برای استقلال در فکر، و خارج شدن از «این»، دیگر نیازی به مکاشفه، مراقبه، مباحثه و یا مسافره! نیست بلکه با دو کلاس سواد و قدری حسِ حقیقت‌جویی، می‌توان براحتی از حلقه‌ی تقلید و یا مدپرستی خارج شد.
در همین رابطه شنیدم که یکی از علما به پسرش گفت: پسرم! آنقدر درس بخوان که نیاز به تقلید از دیگران نداشته نباشی.

حکایت کنند در بلاگ‌آباد گروهی از مدعیان را، که در امور انسانی و نقد قدرت، وسواس و آخ و واخ به خرج داده و از یک کلیک دریغ ورزند لیک در امور غیر انسانی، از هر سو افاضات در وَکرده که یعنی! یعنی! غافل از اینکه؛ بزرگان گر چه صبورند؛ لیک به وقت‌ش در صحنه حضورند. و آفتاب؛ گر چه زیر ابر پنهان است، لیک به بادی همچنان تابان است.

و نیز حکایت کنند از نوجوانی که از بهر لینک کیسه‌ی گدایی دوخته و چون کَنِه به درگاه بلا‌گ‌آباد آویخته چندان که از سماجت‌ش عارفان، شیفته؛ تجار گریخته و جمعی را نیز جان به لب رسیده!
آنقدر می‌کوبم درب خانه را
تا بلینکد صاحب‌ش این ‌جانه! را

شنیدم پس از مدتی، جان‌به‌لب‌رسیدگان تیغ از نیام برکشیده و با خنده! خاکش را به توبره کشیده غافل از اینکه در یک جایی گفته‌ شده:
یا مشو با نوجوان دست به یقه
یا بنا کن خانه‌ای ور دست ننه
که ار قدیم گفته‌اند هر کس با بچه و سفیه و درافتد برافتد.

×××××
* شاعر بزرگ «قهرمان پاک‌بین» و اصل بیت چنین است:
علاجی کن که دیگر خر نباشی/ کشیدن بار را درخور نباشی
و گرنه تا تو خر هستی بناچار/ چه من چه دیگری از تو کشد کار

** محققان و اندیشمندان راه‌های وصول به حقیقت را از چهار طریق ذکر کرده‌اند:
الف- حکمت مشایی: بنیانگذار این مکتب ارسطو در 322 قبل از میلاد مسیح بوده و چون عقاید خود را در حین راه رفتن برای شاگردان بیان می‌کرد بعدها پیروان این مکتب در جهان اسلامی به مشاییان مشهور شدند. در حکمت مشایی اصل داوری با عقل و استدلال است. درقرن پنجم هجری این مکتب به وسیله ابن سینا در جهان اسلام رواج یافت.
ب- مباحث کلامی(متکلمان): در علم کلام تفکر و دلایل عقلی منطبق با شرع و فقه راهنمای طالب معرفت است. بزرگانی چون علامه مجلسی، شیخ مفید، خواجه نصیر الدین طوسی، مقدس اردبیلی بدین علم شهرت دارند.
ج- حکمت اشراقی: موسس این مکتب شیخ شهاب الدین سهروردی در قرن ششم هجری بوده است. پیروان این مکتب معتقدند که وصول به حقیقت علاوه بر عقل و استدلال، با صفای باطن که مایه کشف و شهود است امکان پذیر است. یعنی علاوه بر داوری عقل باید جوینده حقیقت از اشراقات غیبی هم برخوردار باشد تا عقل در داوری خطا نکند.
د- حکمت عرفانی: در این حکمت رسیدن به حقیقت از طریق علم و عقل، غیر ممکن است و عقل جزئی و حسابگر را در آن راهی نیست. سالک تنها راه رسیدن به حقیقت را کشف و شهود می‌شمارد و نزدیکترین راه برای رسیدن به معرفت حق را اشراقات قلبی می‌داند.(برگرفته از سایت شهریار)

*** ابن طفیل/ پزشک و نویسنده‌ی کتاب حی‌بن یقظان(شرقیان)

**** تاگور/ شاعر هندی: آنان که فانوس‌شان را بر پشت می‌برند سایه‌شان پیش پایشان می‌افتد.

***** موسوی خوئینی در مراسم چهلمين روز درگذشت پدرش فرياد زد:
«به همه اعلام کنید که من تحت فشارم و هر روز در حدود پنج بار بازجویی می‌شوم»
«شب‌ها با دستبند و پابند می‌خوابم و تمام امکانات از من گرفته شده»
«می‌خواهند بزور از من توبه‌نامه بگیرند»
وی که خطاب به خبرنگاران رسانه‌های خبری فریاد می‌زد و در حالی که آثار کبودی بر گردن و شکستی در سرش قابل مشاهده بود با بیان این که تحت فشار انواع شکنجه‌های روحی و جسمی است خواستار انعکاس این خبر به گوش آزادی خواهان شد تا مانع سناریوسازی حکومت شوند. (ادوار نیوز(