رنگـین‌کـلـآم                                        می‌رسد روزی به دست مستحق
            خُـرده‌کـلـآمهای سعید                                                       جان من! ننویس غیر از حرف حق
دانش‌جو باید دانش‌هو شود
• متن سخنان معجزه‌ی هزاره سوم در دیدار با دانشهویان!:

حقیر بعنوان خدمتگزار کوچک شما و معجزه‌ی هزاره‌ی سوم، از همه‌ی دانشجویان(که می‌دانم بین شما نیستند) می‌خواهم که جی‌جی و جوجوبازی را کنار بگذارند و مثل شما دانشهویان؛ با صدای بلند هی‌هی و هوهو* کنند. هِی دانش‌هو با تو اَم؛ آره خودت؛ حواست کجاست؟



ببخشید! حواسم پرت شد، کجا بودم، آهان بله داشتم می‌گفتم که دانشجو باید دانشهو شود یعنی اینکه نباید دانش را بجوید بلکه بایستی با تمام فشار، دانش را فریاد بزند، هو کند، تف کند و اگر عشقش کشید پیف کند.
پیغمبر اعظم گفته: «دانش را بجویید ولو در چین» ولی من می‌فرمایم: «دانش را هو کنید مثل یک دشمن و کین». البته دانش تا دو کلاس بد نیست چون اگر رئیس‌جمهور شدید این دو کلاس را برای نامه‌نگاری و به رخ کشیدن سوادتان لازم دارید اما دانش بیشترش اصلاً خوب نیست. مطمئن باشید تا وقتی که من(معجزه‌ی هزاره) و امثال من در صدر هستیم و تا زمانی که نفت و گاز هست؛ به کوری چشم اساتید، اجازه نخواهیم داد که جویندگان دانش بر هویندگان مسلط شوند. شما هویندگان بایستی قدر این روزها و لحظات را بدانید و سعی کنید دانش را هر چه بلندتر هو کنید. من از این فرصت استفاده و اعلام می‌کنم کسانی که اهمیت مغز را بیشتر از زبان می‌دانند کاملاً در اشتباهند. البته مغز شاید گران‌تر باشد ولی هرگز مهمتر از زبان نیست پس شما دانشهویان بایستی بی‌درنگ، بی‌تفکر و بی‌محابا این مسئله را فریاد بزنید و اگر هم موقع امتحان، استادی به «دانش» نمره داد و به «هو» نمره نداد فوراً او را «هو» کنید.
برای شما دانشهویان عزیز آرزوی موفقیت دارم.

• منت خدای را عزوجل که زبان را آفرید. هر زبانی که دراز شود موجب خنده و چون پهن شود شعار کوبنده. باران رحمت زبانش ما را رسیده و خوان نعمت عقل را به دیگران بخشیده. فراش باد صبا را گفته که برای ما فرش مشکین و از بهر عاقلان فرش زمردین بگستراند. مهد زمین را فرمود نفت و گاز را به بی‌عقلان ده و به عاقلان هیچی نده چرا که نعمت عقل کفایت است.

نفت و گاز چندان که بیشتر داری
چون که عقل در تو نیست ناداری

حکایت کرده‌اند مسلمان‌نمایی از این تبعیض بستوه آمده دست به شکایت برداشت ندا آمد که ای نادان همه‌ی آفرینش ز یک گوهرند تازه من یک معجزه‌ی دائمی هم به شما داده‌ام که اگر با دقت بخوانی می‌فهمی چرا نیاز به پیامبر و معجزه‌ی دیگری نبوده است. دیگران این مطلب را فهمیدند ولی شما روز بروز نفهم‌تر می‌شوید و از میان نعمتها فقط زبان را آنهم برای هیاهو، هو، دروغ، دغل، فریبِ مردم و ضایع کردن من بکار می‌برید. با این کارهای شما من هم زیر سوال رفته‌ام. مسلمان پرسید: محبوبا! راه اصلاح چیست؟ ندا آمد اگر عقل داشتی می‌فهمیدی ولی خب بخاطر خودم هم که شده پیشنهاد می‌کنم این متمم به قانون اساسی کشورتان اضافه شود:
متمم- کلیه‌ی مسئولان می‌بایست لال باشند.
و چنین شد که اولین مدینه‌ی فاضله شکل گرفت.

خدایا چنان کن همین جای کار
زبانها بریده شوند مغز آید بکار

×××
* منظور صدای آن حیوان باوفاست نه چیزی دیگر
** مطب دوم از آرشیو برداشته شده.