رنگـین‌کـلـآم                                        می‌رسد روزی به دست مستحق
            خُـرده‌کـلـآمهای سعید                                                       جان من! ننویس غیر از حرف حق
حکایت بیکاری متخصصان و اول شدن در منطقه
• از جوانی پرسیدند: هدفت از درس خواندن چیست؟ گفت: درس می‌خوانم تا بعد از دیپلم با رتبه‌ی خوب در کنکور قبول شوم، به دانشگاه بروم، پزشک شوم، مطب بزنم، پول پس‌انداز کنم، ماشین بخرم و بعد با ماشینم مسافرکشی کنم!

بیکاری هم برای خودش داستان‌ها دارد منتها حکایت این دکتر مهندس‌های بیکار که با فتوای فلان ناطق «اصلح آن است که از شاگردی در بازار کارشان را شروع کنند» از همه دردناک‌تر است. اگر اشتباه نکرده باشم پارسال در همین روزها بود که یک پزشکِ بیکار به بانک کشاورزی شعبه میرداماد حمله کرد و برای تصاحبِ مقداری چرکِ کفِ دست چه قشقرقی که براه نینداخت و....
در هر حال برای جلوگیری از این‌گونه افتضاحات بنظرم بهتر است به هر روشی که امکان دارد بیکارها را هر چه زودتر ماشین‌دار کنند. علتش هم معلومه. یک جوان اگر با کله باشد بعد از یکی دو سال مسافرکشی و دست دراز کردن برای اخذ کرایه، به فرهنگ گدایی عادت می‌کند و از این راه خیلی زود و بصورت میان‌بر به پادشاهی می‌رسید و اگر هم جوانی بی‌کله باشد سه سوته از آمار جمعیت و مشکلات می‌کاهد! و در هر دو صورت قدمی بزرگ در راستای چشم‌انداز بیست ساله برداشته خواهد شد.

- راستی از برنامه بیست ساله چه خبر؟
- بحمداله با سرعت پیشرفت کرده و همین الان 80% از برنامه جلوتریم
- چه خوب! یعنی امیدوار باشیم به اول شدن در منطقه
- بعله جانم! امیدوار چیه مطمئن باش!
- ایول! اما چه‌جوری؟ نکنه این بارم قراره از آخر حساب کنید!
- نه بابا! این بار لیست را از پایین به بالا نمی‌خوانیم بلکه قراره لیست 180 درجه آنهم فقط در جهت حرکت عقربه‌های ساعت بچرخه و از بالا به پایین خوانده شود!
- حالا چه فرقی می‌کنه که لیست در جهتِ حرکت عقربه‌های ساعت بچرخه یا خلاف جهت آن؟
- ها! آفرین! به‌به! به نکته‌ی مهمی اشاره کردی، دلیلش اینه که ما با خلاف‌ملاف سروکار نداریم و همیشه در جهت موافق حرکت می‌کنیم، از حرکت در جهت «عقربه‌های ساعت» بگیر تا حرکت در جهت «باد»، «رودخانه» و غیره!

• چند دهه قبل وقتی مراکز رادیویی در استانها تازه شروع بکار کرده بودند، پس از برگزاری یک دوره مسابقه‌ی فوتبال در سطح شهرهای استان لرستان، در پایان این نتیجه حاصل می‌شود؛ بروجرد اول، الشتر دوم، و خرم‌آباد سوم. ولی گزارشگر خرم‌آبادی که دل خوشی از بروجردیها نداشته خبر را چنین اعلام می‌کند: ... و در پایان مسابقات، خرم‌آباد با افتخار از آخر اول شد!، الشتر با شایستگی دوم و بروجرد بیچاره هم سوم شد!