این زیدان عجب مارمولکیه!. صبر کرد، صبر کرد تا مقامات کیهانی، خوب افاضاتشات را بفرمایند و حتی آنقدر صبر کرد تا تشکرنامهی رسمی از نمایندگان جنتی! هم بدستش برسد و بعد در مصاحبهی تلویزیونی اعلام کرد که
«ماتراتزی به من تروریست نگفت بلکه
به مادر و خواهرم توهین کرد.»×××
حسینکل و علاء: «زیزوجان! خیلی بیمعرفتی.»
زیزو: «واسه چی؟»
حسینکل و علاء: «بیمعرفت! لااقل یه جوری مصاحبه میکردی که ما از این بیشتر، ضایع نشنیم.»
زیزو: «مثلا چی باید میگفتم. به مردم که نمیتونم دروغ بگم.»
حسینکل و علاء: «دروغ که نه. زبونتو گاز بگیر. استغفرلله ربی و اتوب الیه و عجل فرجهم و....»
زیزو: «ببخشید. دیگه این کلمه(دروغ) رو تکرار نمیکنم. پس چی باید میگفتم؟»
حسینکل و علاء: «آفرین زیزو، دروغ گفتن گناهه، بده، اخه، ... اما زیزوجان! طبق فتوای شیخحسین کلآبادی در رسالهی کیهاننامه»:
مسئله 1360: "«دروغ بر آحاد زمینیان حرام و لیکن بر آخاص! کیهانیان مباح است. والسلام»"
زیزو: «یعنی که چی؟»
کلحسین و علاء: «یعنی اینکه میتونستی یه ذره کیهانی باشی! یا حداقل در مصاحبهت به "«پیست»"، "«نیست»"، "«ایست»" یا یه کلمهای بر وزن "«تروریست»" اشاره کنی.»
زیزو: «که چی بشه؟»
کلحسین و علاء: «که حداقل 60تا کلمهی "«تروریست»" ازش تولید کنیم. لازمش دارم.»