رنگـین‌کـلـآم                                        می‌رسد روزی به دست مستحق
            خُـرده‌کـلـآمهای سعید                                                       جان من! ننویس غیر از حرف حق
رو دلم دست نذار
«تقدیم به زلزله‌زدگان لرستان»
زلزله‌زدگانی که مسئولِ اُستان‌شان، یک زندان‌بان بوده!
زلزله‌زدگانی که همزمان با تکانهای زلزله، موشکهای رادارگریز را در صدا و سیما به رخ‌شان کشیدند.
زلزله‌زدگانی که قهرمانِ استان‌شان (آرش میراسماعیلی)، مدال‌هایش را بجای تقدیم به جانهای خسته، به دانشمندانِ هسته تقدیم کرد.
زلزله‌زدگانی که همزمان با بذل و بخشش‌های 50 میلیون دلاری، مهمترین نیازشان آب، آفتابه و دمپایی بود.
***********************
دوش، شنیدم ز گلوی «لَوار*»
بغض، پکیده که: «جماعت هَوار»
خاک به سر، چنگ به صورت، هزار
خون چکد از سینه‌ی این سبزه‌زار‌
*
(چی شده، ای لرهای سلحشور؟)
*
لرزه بر اندام زمین اوفتاد
ای برَوَد؛ باز نگردد به یاد
مال و حَشَم، غاز و کَله‌شیر2 و وار3
رفت عزیزم! رو دلم دست نذار
حاج‌مراد و صفر و زربانو
مشدی‌برات و نظر و ماه‌بانو
طفلِ سه‌مامه، جلو چشمام یَخید
گفت! نَمیره4 موشکای جدید 5
*
(خب بعدش؟)
*
آب و غذایم، لجن و مُشتی شِنگ6
دار و ندارم، لچک و لولهنگ7
یک دو سه روزی که زدم زار زار
چادری از لطف! رسید، سی‌هزار8
*
(دستشون درد نکنه! بعدش چی شد؟)
*
شب که رسید، از غم و درد و نخواب
با دل زخمی، جگری چون کباب
هیچ نفهمیده، شدم مستِ خواب
با دو سه قرصی ز دواهای خواب
*
(راحت خوابیدی یا نه؟)
*
نیمه شب از لرز، تکیدم چو بید
دست کشیدم به تنم، خیس بید!
سر بنهادم، چونکه عشقم کشید!
بی‌خبر از سیل، که من، بُرده بید!
*
(یعنی سیل هم آمد؟)
*
(بله؛)
صبح که از لرز، رسیدم به گور
چشم گشودم و بدیدم ز دور
سیل بر این قوم نموده جفنگ
هیچ اثر نیست از آن لولهنگ
*
{چند هفته بعد}
- خب، حالا بعد از این همه امدادرسانی! مهمترین نیازهات چیه؟
1- آب خوردن
2- دمپایی
3- آفتابه
‌**********************
(توضیحات)
1- لوار: الوار، لرها
2- کله‌شیر: خروس
3- وار: مرغ خانگی
4- نمیره: نمیرد، زنده باشد
5- موشکهای رادارگریز که همزمان با زلزله آزمایش شد.
6- شنگ: نوعی سبزی در بیابان
7- لولهنگ: آفتابه
8- هلال احمر چادرها را به قیمت سی هزار تومان به زلزله‌زدگان می‌فروخت.