رنگـین‌کـلـآم                                        می‌رسد روزی به دست مستحق
            خُـرده‌کـلـآمهای سعید                                                       جان من! ننویس غیر از حرف حق
تو دهنی چرا؟
من در دوحه توی دهن آلمان می‌زنم
جنابِ قوی‌ترین مرد جهان، آقای رضازاده
سلام
همین الان خبر فوق را خواندم و خیلی تاسف خوردم. نمی‌دانم این روزها چه اتفاقی افتاده که همه می‌خواهند توی دهن آلمان و اروپا بزنند.
ای هرکول ایران!
وقتی تیتر خبر را در لینکهای بلاگ نیوز خواندم ابتدا فکر کردم حتماً مقداری تاریخ مطالعه کردی و قصد داری دهان تجاوزگران به مادرت «ایران» را سرویس کنی اما وقتی مشروح خبر را خواندم متوجه شدم که فقط برای یک پیشنهاد! چنین برآشفته شده‌‌ای.
قارداش!
فکر کنم اشتباه متوجه شدی چون در ورزش حرفه‌ای، پیشنهادهای کلان نه تنها چیز بدی نیست بلکه خیلی‌ها با حربه‌های مختلف سعی می‌کنند تعداد و مبلغ پیشنهادها را بالا ببرند. البته این پیشنهاد تنها فرقش اینه که ضمن قرارداد باید جای اسم مادرت «ایران» رو با یکی از باباهای پولدارت! عوض کنی.
عزیزم! این پیشنهاد نشون می‌ده که در حال حاضر مورد نظر آلمانها هستی و حاضرند برای کسب افتخار از طریق تو مبلغ کلانی هزینه کنند.
هرکول‌جان!
ضمن احترام، در پایان بایستی عرض کنم «تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها»، من که فکر نمی‌کنم مسئول آلمانی بدون مدرک و از روی معده حرفی زده باشد بهمین خاطر از شما می‌خواهم تکلیف‌اَت را بشرح زیر با خودت مشخص کنی چون برای من همیشه یک قهرمان باقی خواهی ماند؛
الف- از تو دهنی زدن به آلمان منصرف شوی!- به آرزوهای مالی‌اَت تو دهنی بزنی و پیامدهای آن را با تمام وجود بپذیری. بدیهی‌ست در هیچ شرایطی حق نداری منّتی بر مردم بگذاری.
ب- از این فرصت زندگی‌اَت استفاده کنی. خودت را از نظر مالی بی‌نیاز کنی و حاتم‌گونه به دیگران ببخشی و اجازه ندهی قهرمانان دیروز بخاطر مشکلاتِ مالی در بیمارستان تلف شوند! یا برای خرج خانه شرمنده‌ی یک مشت بی‌صفت باشند.