هارونالرشيد را چون بر سرزمين مصر، مسلم شد گفت: بر خلاف آن طاغوت فرعون كه بر اثر غرور تسلط بر سرزمين مصر، ادعاى خدايى كرد، من اين كشور را جز به خسيسترين غلامان نبخشم. از اين رو هارون را غلامی سياه به نام خصيب بود بسيار نادان بود، او را طلبيد و فرمانروايى كشور مصر را به او بخشيد. گويند: آن غلام سياه به قدرى كودن بود كه گروهى از كشاورزان مصر نزد او آمدند و گفتند: پنبه كاشته بوديم، باران بىوقت آمد و همه آن پنبهها تلف و نابود شدند. غلام سياه در پاسخ گفت: مىخواستيد پشم بكاريد! * اوفتادهست در جهان بسيار بىتميز ارجمند و عاقل خوار كيمياگر به غصه مرده و رنج ابله اندر خرابه يافته گنج