رنگـین‌کـلـآم                                        می‌رسد روزی به دست مستحق
            خُـرده‌کـلـآمهای سعید                                                       جان من! ننویس غیر از حرف حق
گنج خواهم
گنج خواهی در طلب رنجی ببر
خرمنی می‌بایدت تخمی بکار


اکبرگنجی
اکبرجان، تخم آزادی را کاشتی، رنجش را یک تنه کشیدی، کاش می‌دانستی خودت همان گنجی!

بدنبال اعتصاب غذای گنجی، در نوشته‌ها و لوگوهائی که به حمایت از او تهیه شده بود عموماً این جمله به چشم می‌خورد؛ «گنجی باید زنده بماند».
از نظر من کسانی که گنجی را به بیمارستان منتقل کردند دقیقاً همین هدف را دنبال می‌کردند، یعنی آن‌ها هم می‌خواستند گنجی زنده بماند!
و اما:
میان ماهِ من تا ماهِ گردون، تفاوت از زمین تا آسمان است.
حمایت کنندگان وقتی از زنده بودن حرف می‌زنند منظورشان سلامت فکری و جسمی اکبر است اما مخالفان به زندگی نباتی می‌اندیشند و زنده بودن اکبر بصورتِ موجودی رنجور و فاقد تفکر ایده‌آل‌شان است.
خوشحالم که گنجی با هوشیاری دست‌شان را خواند و بموقع اعتصاب غذایش را شکست و نقشه‌های بدخواهان را نقش بر آب کرد.
خوشحالم، خوشحالم، اکبر را سالم دوست دارم. قهرمان را زنده دوست دارم. من درون را بنگرم و حال را. من مرده‌پرست نیستم.

                                 ******************
اولین وبلاگ فارسی در تاریخ شانزدهم شهریور 1380 مصادف با هفتم سپتاممبر 2001 توسط سلمان آغاز بکار کرده، بهمین مناسبت اهالی وبلاگ‌شهر در نظر دارند جشنی شایسته در این روز بپا کنند. امیدوارم با جشن سلامتی گنجی همراه باشد.