خیلیها فکر میکردند دورهی 75 تومن و گول نخوردن گذشته ولی کروبی عکس این نظریه را ثابت کرد طوری که با افزودن بر مبلغ, کاندیدایی به فکر افتاده تا نعوذبالله خدایی کند! انگار جوک جدید در پستهای قبل به واقعیت پیوست و این هم ورژن جدید جوک.
*****
کاندیدا: اگر رئیس جمهور شوم به هر بیکار ماهیانه 120 تومان میدهم.
انجمن بیکاران و معتادان: دمت گرم، از اول میگفتی. حالا حاضریم واشه خدایی هم بهت رای بدیم، خوشگله!!!- بذار اون چونهزن از غشه بترکه! اگه بجای 50 نومن 75 میداد حالا رهبر شده بود!!
*****
بعضیها طرفداران 50 تومان را عوام- پوپولیسم و از اینجور القاب خطاب میکنند. اینها فراموش کردهاند تعدادی از نخبههای! همین بلاگشهر در مقابل چندرقاز پول حاضر شدند برای کاندیدایی که قبول ندارند تبلیغ کنند!!؟ اگر 50 تومانیها از خجالت زن و بچه یا شکم مجبور به این کار شدهاند این بلاگرهای نخبه چه دردی داشتهاند؟ وجدانا پوپول کیه؟
او رای دهد، کم کند از قرمزی رنگ خجالت
وین پول ستاند که بگوید پوپولی بدا بحالت
*****
فرض کنید دو ساعت قبل از پایان تبلیغاتِ دور دوم، هاشمی بعلتی نامعلوم بمیرد در آن صورت:
تجربه میگوید کاندیداهای بازندهی فرصتطلب، نخبگان قلابی، وبلاگنویسان در مسیر باد، بقیه و غیره؟ طبق برهان سلف؟ در حمایت از آخرین قطرهی اصلاحات در همان دو ساعتی که فرصت دارند در بیانیهها یا وبلاگها؟ از احمدینژاد حمایت خواهند کرد.
قدرت و منفعت را باید حفظ کرد ولو به اندازهی یک لیس(-:
*****
این انتخابات خیلی مسایل را برای نخبگان واقعی و بخصوص گنجی ثابت خواهد کرد. کاش این وبلاگ نویسانی که دو ماه پیش اسم وبلاگشان را اکبر گنجی گذاشته بودند حداقل در مورد علت زندانی بودن او کمی تحقیق میکردند؟ بدیهی است اصلاحات واقعی فقط بوسیلهی نخبگان واقعی امکان پذیر است. نخبگان واقعی کسانی هستند که با یک مویز گرمی نمیکنند و با یک قوره سردی. نخبگان واقعی نظراتشان صائب و ثابت است. احساساتشان را کنترل میکنند. براحتی فریب نمیخورند. هرگز آلت دست این و آن نمیشوند و... و...
من که در انتخابات شرکت نمیکنم. حیف که هاشمی انتخاب میشود ولی ای کاش احمدینژاد رئیس جمهور شود. دلایل خوبی دارم. بچهتر هم که بودم از لولوخرخره نمیترسیدم؟؟