زلزله رخ می دهد، فاجعه به بار می آید.
برف می بارد، فاجعه به با می آید.
باران می بارد،خیابانها چال و چول می شوند، سیل می شود و فاجعه به بار می آید.
******************
زلزله نیاید کره زمین منفجر می شود.
برف نیاید رودها، دریاچه ها و آبهای زیر زمینی خشک می شوند.
باران نیاید خشکسالی بیداد می کند و طبیعت می میرد.
*****************
زلزله باید بیاید همانطور که برف و باران باید ببارد.
دو راه بیشتر نداریم:
الف- تنبلی، بی خاصیتی و ندانم کاری هایمان را به حساب تقدیر بگذاریم، و بگذرانیم همانطور که می گذرانیم.
ب- آستین ها را بالا بزنیم و با خلاقیت و استفاده از تجربیات بشری این انرژی های رها شده را مهار و به خدمت بگیریم و یا حداقل برای مردم امنیت ایجاد کنیم.
****************
شیخ ها هم هر چه کرامت دارند را برای مقابله با دمکراسی و حفظ قدرت هزینه می کنند! و برای دفع خطرات از ام القرا درمانده اند.
بابا یه هنری- یه خاصیتی- یه کاری. حکومت که فقط پیام دادن نیست. لااقل یه کرامتی
از کرامات شیخ ما این بود ----- شیره را خورد و گفت شیرین بود