رنگـین‌کـلـآم                                        می‌رسد روزی به دست مستحق
            خُـرده‌کـلـآمهای سعید                                                       جان من! ننویس غیر از حرف حق
ذوالقرنین
فرزندان من
دوستان من
من اکنون به پایان زندگی نزدیک شده ام و با نشانه های آشکار آن را دریافته ام . زندگی من در یاری رساندن به دیگران گذشت نه در فرمانروایی بر آنان . هنگامی که از دنیا رفتم پیکرم را در زر و سیم مپوشانید و هر چه زودتر آن را به خاک باز پس دهید که همه رستنی های خوب و پاک را در خود می پرورد. من همواره پادشاهی کامروا بودم و اورمزد و دیگر خدایان تمام مواهب را به من بخشیدند . از این رو من آنان را نیایش و برایشان قربانی کردم و عبادتگاههای اقوام را آباد ساختم و به ایشان آزادی مذهبی بخشیدم . به نام خدا و اجداد در گذشته ما - اگر می خواهید دشمنان خود را تنبیه کنید به دوستان خود نیکی کنید... از همه پارسیان و متحدان بخواهید بر آرامگاه من حاضر شوند و مرا از اینکه دیگر از هیچ گونه بدی رنج نمی برم تهنیت گویند.
( آخرین سخنان کوروش در جمع فرزندان و دوستانش )
می خواستم بدانم کوروش به چه سبب ذوالقرنین شد ؟ بنظرم رسید باید در سخنانش بهنگام احتضار علت را یافت هر چند که از فرمان تاریخی وی پس از فتح بابل(مشهور به اعلامیه حقوق بشر کوروش) نمیتوان چشم پوشید و باز هر چند که مسیحیان اسکندر مقدونی را ذوالقرنین می دانند.