رنگـین‌کـلـآم                                        می‌رسد روزی به دست مستحق
            خُـرده‌کـلـآمهای سعید                                                       جان من! ننویس غیر از حرف حق
تشکیل مدینه ی فاضله
منت خدای را عزوجل که زبان را آفرید. هر زبانی که دراز شود موجب خنده و چون پهن شود شعار کوبنده . باران رحمت زبانش ما را رسیده و خوان نعمت عقل را به دیگران بخشیده . فراش باد صبا را گفته که برای ما فرش مشکین و از بهر عاقلان فرش زمردین بگستراند. مهد زمین را فرمود نفت و گاز را به بی عقلان ده و به عاقلان هیچی نده چرا که نعمت عقل کفایت است.
نفت و گاز چندان که بیشتر داری
چون که عقل در تو نیست نا داری
حکایت کرده اند مسلمانی از این تبعیض بستوه آمده دست به شکایت برداشت ندا آمد که ای نادان همه ی آفرینش ز یک گوهرند . تازه من یک معجزه ی دائمی هم به شما داده ام که اگر با دقت بخوانی می فهمی چرا نیاز به پیامبر دیگری نبوده است . دیگران این مطلب را فهمیدند ولی شما روز بروز نفهم تر می شوید و از میان نعمتها فقط زبان را آنهم برای دروغ و دغل و فریب مردم و ضایع کردن من بکار می برید . با این کارهای شما من هم زیر سوال رفته ام . مسلمان پرسید محبوبا راه اصلاح چیست؟ ندا امد اگر عقل داشتی می فهمیدی ولی خب بخاطر خودم هم که شده پیشنهاد میکنم یک متمم به قانون اساسی کشورتان اضافه شود بشرح زیر=
متمم- کلیه ی مسئولان می بایست لال باشند
و چنین شد که اولین مدینه ی فاضله شکل گرفت
خدایا چنان کن همین جای کار
زبانها بریده شوند مغز آید بکار